نقش رنگ‌ها در آموزش

نويسنده:طيبه کشاورز
زيرا همه رنگ‌ها در همه حالات، بخصوص زمانى که ذهن آدمى تمرکز پيدا مى‌کند و سلول‌هاى مغزى‌اش شروع به ضبط و نگهدارى داده‌هاى جديد مى‌کنند، در تمام افراد بشرى يکسان عمل مى‌کنند. پس باتوجه به بيان فوق بايد در تمام مراحل آموزش به اهميت رنگ‌ها واقف بود و باتوجه به اين آ‌گاهى سعى و اهتمام داشت که هر رنگ را در جاى خود استفاده کرد تا اثرات مثبت آن به مرور زمان قابل رويت باشد.
بايد با يکسرى تمهيدات مناسب کارى کرد که بين کودک و نوجوان با دنياى رنگارنگ پيرامون او نوعى تعامل ايجاد شود و در سايه اين دوستى و شيفتگى امر يادگيرى به سهولت و با لذت انجام گيرد. اصلا اين يک امر پذيرفته شده است که والدين و اولياى مدارس وظيفه دارند که با استفاده درست و روانشناسى شده از رنگ‌هاى مختص گروه سنى کودک و نوجوان زمينه بسيار مناسبى فراهم سازند تا دانش‌آموزان با انبساط خاطر و نوعى آرامش درونى و بيرونى به مقوله يادگيرى بپردازند. به عنوان مثال کلاسى که با رنگ گرم و شاد رنگ‌آميزى شده به مراتب آموزش و يادگيرى در آن به سهولت و سرعت انجام مى‌گيرد تا کلاسى که با رنگ تيره رنگ‌آميزى شده و به نوعى کسالت و در خود فرو رفتن را پديدار مى‌سازد. بنابراين براى نيل به هدفى خوب و سازنده و استفاده بهينه از رنگ‌ها در امر آموزش کودکان و نوجوانان بايد از طرق مختلف و در محل‌هاى خاص کودک و نوجوان از رنگ‌هاى متناسب با روحيات آنها استفاده کرد.

مدارس و طيف رنگ‌ها

رنگ‌آميزى آموزشگاه‌ها و استفاده از وسايل تحرير که رنگ مناسبى دارند، امرى حساس و دقيق است. قبل از هر چيزى بهتر است متوليان آموزشگاه‌ها و مدارس به جاى اعمال سلايق شخصى که متناسب سن و طرز فکر خاص خود آنهاست و در بسيارى موارد گريزى از آنها نيست، باتوجه به علايق و نيازهاى روحى و فکرى کودکان و نوجوانان در حال تحصيل اعمال نظر کنند. چرا که به عنوان مثال فردى که چهل سال سن دارد، طرز فکر، خواسته‌ها، ابعاد مختلف روحى و ... او با دانش‌آموزى که سيزده، چهارده سال سن دارد، متفاوت است. پس کمى قابل تامل است که اين اختلافات ناديده گرفته شود و عواقب اين ناديده گرفتن سهوى در ابعاد گوناگون آموزشى و پرورشى قابل رويت باشد. حال که اين مسئله روشن شد،‌در ابتدا بايد متذکر شويم محيط مدرسه و آموزشگاه لازم است که از طريق رنگ‌هاى مناسب و متناسب با روحيات دانش‌آموزان، جذابيت داشته باشد، به عنوان مثال تخته کلاس بايد سبز رنگ باشد. همچنان که در اغلب مدارس اين‌گونه است تا از اين طريق دانش‌آموز در خود احساس مطالعه و دقت‌نظر کند. با خواندن کلمات سفيد روى آن به نوعى رشد و نمو عقلانى دست پيدا کند و با گذشت مدت زمانى احساس خستگى و کسالت نداشته باشد. يا نه، لازم است که در انتخاب رنگ فضاى کلاس به روحيات دوره کودکى و نوجوانى توجه داشت. چنانچه به عنوان مثال در اين دوره کودک و نوجوان به رنگ روشن و شاد علاقه‌مند است و با ديدن اين قبيل رنگ‌ها نوعى اميد به آينده در او جوشش پيدا مى‌کند و وى با خيالى آسوده به روزگار آينده و هر آنچه اتفاق مى‌افتد،‌ مى‌نگرد. جالب آنکه بسيارى از روانشناسان امور کودک و نوجوان عقيده دارند که فضاى کلاس نبايد به صورت “تک رنگ” باشد. بلکه تا حد امکان بايد از تنوع رنگ‌ها استفاده کرد تا فضاى حاکم بر کلاس از حالت سکون و بى‌حرکتى درآيد. البته در اينجا ذکر نکته‌اى واجب است که در تنوع رنگ‌ها و استفاده همزمان آنها باهم بايد کمى دقت‌نظر داشت. مثلا ترکيب دو رنگ قرمز و آبى در کنار هم از يک ناهمگونى برخوردارند و استفاده آنها با يکديگر چندان جذاب نمى‌باشد. زيرا رنگ آبي، رنگ فعال به نظر مى‌رسد و رنگ قرمز در برابر آبى بى‌اراده، ايستا مى‌نماياند و نوعى سردى و ايستايى مفرط را در خود دارد.
گفته مى‌شود رنگ زرد، البته در سطح وسيع و روشن آنکه مايل به رنگ کرم باشد، مناسب آموزشگاه‌هاست. چون حالت گرم‌کنندگى داردو به همين خاطر جزء رنگ‌هاى گرم مى‌باشد. اصلا رنگى است که خوشحالي، شادابى و نشاط را القا مى‌کند و اين همان چيزى است که در امر آموزش و يادگيرى کودک و نوجوان بدان نيازمند است. يکى ديگر از مسائلى که در انتخاب رنگ فضاى مدارس بايد مدنظر باشد، توجه به جنسيت دانش‌آموزان است. زيرا به تحقيق نشان داده شده است که دانش‌آموزان دختر به خاطر درون‌گرايى و سکون تلاش دارند که توجه خاصى به رنگ‌هايى سرد، چون آبى روشن نشان دهند که با مشاهده آن ضمن عمق يافتن از بعد شخصيتي، نوعى اطمينان و امنيت درونى را در خود احساس مى‌کنند. از آن طرف هم دانش‌آموزان پسر طالب رنگ‌هاى گرم و مهيج مثل قرمزو نارنجى هستند. پس چه خوب است که در يک گوشه از فضاى کلاس از اين نوع رنگ‌ها هم استفاده شود تا اين‌گونه حس کنجکاوى بچه‌ها ارضا شود.در رنگ‌آميزى فضاهاى آموزشى بايد به محله، محيط و وضعيت اقتصادى دانش‌آموزان يا همان موقعيت اجتماعى آنان توجه داشت، چرا که طبق نتايج و بررسى‌هاى به عمل آمده، دانش‌آموزانى که از خانواده‌هاى کم‌درآمد هستند، معمولا جذب رنگ‌هاى براق مى‌شوند که تلالو آنها خيره‌کننده است و در نظرايشان نوعى خوشبختى را تداعى مى‌کند. از آن طرف هم دانش‌آموزانى که از خانواده‌هاى پردرآمد هستند، معمولا رنگ‌هاى سبک، مرکب، ملايم و ظريف را مى‌پسندند. جالبتر آنکه در اين گير و دار انتخاب رنگ‌ها بايد به مسئله شهرى و روستايى بودن دانش‌آموزان هم نيم‌نگاهى داشت. چنانچه دانش‌آموزان شهرى رنگ‌هاى سرد مثل آبى و سبز را مى‌پسندند و دانش‌آموزان روستايى از خود علاقه خاصى به رنگ‌هاى گرم چون قرمز يا رنگ‌هاى درهم و بهم ريخته نشان مى‌دهند.
البته ذکر اين نکته لازم است که مسئولان امر آموزش و نيز اولياى دانش‌آموزان بايد به قلم و رنگى که جهت نوشتن استفاده مى‌شود، توجه دقيق و موشکافانه کنند. به طورى که طبق آزمايش‌هاى مختلف که روى دانش‌آموزان انجام شده، اين مطلب به اثبات رسيده است که چون رنگ‌هاى تيره بر سطح سفيد بهتر جلوه‌گر مى‌شوند و به خاطر سهولت در خواندن و به چشم آمدن باعث کاهش خستگى اعصاب چشم مى‌گردند، بنابراين قلم مورد استفاده در سطوح روشن و سفيد بهتر است تيره و تار باشدتا آبي، قرمز و سبز که به خاطر انعکاس ضعيف نور، خستگى چشم را ازدياد مى‌بخشند. چه خوب است دور تا دور تخته را که رنگ سبز است، با رنگ ديگرى چون سفيد از فضاى کلاس خارج ساخت تا اين‌گونه ، دانش‌آموز با تمرکز بيشترى به تخته کلاس خيره شود و از پرداختن به مسائل و اتفاقات حاشيه‌اى در کلاس خوددارى کند. از آنجا که کودک در ادامه حيات خود نيازمند رشد و تکامل جسمانى و عقلانى است و يکى از عواملى که در اين امر دخيل است تاثير رنگ‌ها بر اوست، خوب است که در جاى جاى مدرسه تا حد امکان از رنگ‌هاى گرم و شاداب استفاده شود. چنانچه درها و پنجره‌هايى که در داخل مدرسه هستند خود مى‌توانند بهانه خوبى جهت رسيدن به اين مقصود باشند. يا نه اگر “در” مدرسه همرنگ با ديوار نباشدواز حيث داشتن رنگى گرم چون سرخ عارى نگردد، توجه دانش‌آموزان را بيشتر به خود جلب مى‌کند. زيرا اين رنگ به خاطر هيجان انگيز بودنش حس حقيقت‌جوى را در دانش‌آموز تحريک مى‌کند و چه خوب است که اين حس در بدو ورود دانش‌آموز به مدرسه تحريک شده و او به امر آموختن با هيجانى سازنده و تقريبا آرام بپردازد.